به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، بسياري از منابع خبري سهشنبه ۲۴ ژوئن ۲۰۱۴ / ۳ تير ۱۳۹۳ گزارش دادند كه نيروهاي گروه تروريستي «داعش» در شهر موصل، مقبره «فتح موصلي» (از عرفاي قرون اوليه اسلامي) را كه نزد اهالي اين شهر به نام «شيخ فتحي» شناخته ميشود، تخريب كردند.
آنها پيش از اين نيز در روز دوشنبه هفته گذشته (۱۶ ژوئن ۲۰۱۴ / ۲۶ خرداد ۱۳۹۳)،آرامگاه ابن اثير جَزري مورخ بزرگ مسلمانرا در اين شهر تخريب كردند كه ما در همين پايگاه يادداشتي در اين باره منتشر كرديم.
گروه داعش همچنين اعلام كردهاند كه تصميم دارند ساير زيارتگاههاي موصل از جمله مسجد و زيارتگاه بزرگ حضرت يونس (ع) مهمترين زيارتگاه اين شهر را در آينده نزديك تخريب كنند.
زيارتگاه «شيخ فتحي» در محلهاي به همين نام در غرب شهر موصل قرار دارد. ساختمان آن شامل مقبره كوچكي با گنبد مخروطي تركدار بوده كه قدمت آن از قرن هفتم هجري برآورد شده است.
البته در سالهاي اخير گنبد و ساختمان قديميآن به طور كامل نوسازي شده است. اين مقبره از مهمترين زيارتگاههاي موصل به شمار ميآمده و اهالي اين شهر براي قضاي حوائج و شفاي بيماريهاي خود، در آن نذر و نياز ميكردهاند.
فتح موصلي كيست؟
در منابع تاريخي از دو شخصيت به نام «فتح موصلي» ياد شده كه هر دو زاهد و صوفي بودند و در زمانهاي نزديك به يكديگر در موصل ميزيستند و در منابع تصوّف، احوال و اقوال اين دو با هم آميخته شده است. اين دو عبارتاند از:
۱. فتح بن محمد بن وشاح ازدي موصلي (درگذشته ۱۶۵ يا ۱۷۰ هجري)، كه شمسالدين ذهبي در تاريخ اسلام خود (ج ۱۰، ص ۳۹۱-۳۹۲) از وي با نام «فتح موصلي كبير» ياد كرده و در احوال وي گفته است كه او از خوف خدا بسيار گريه ميكرد و همواره نماز شب ميخواند. اين مورخ از «معافي بن عمران»، از ديگر مشايخ تصوف در موصل نقل كرده است كه او هشتصد شيخ را ديده بود كه عاقلترين آنان فتح موصلي بوده است. صاحب تاريخ موصل (ص ۲۴۶) نيز نقل كرده است كه روزي والي موصل احمد بن اسماعيل بن علي عباسي به در خانه وي آمد تا با او ديدار كند و مبلغ ده هزار درهم به وي بدهد. اما فتح موصلي حاضر به ديدار وي نشد و مبلغ را نيز نپذيرفت. همچنين ذهبي از ابونصر تمّار نقل كرده است كه در روز تشييع جنازه وي هر مسلمان و غير مسلماني در تشييع جنازه وي حاضر شدند.
صاحب تاريخ موصل نيز نوشته است كه در روز وفات فتح، بازارهاي موصل بسته شد و همه مردم با شيون و زاري در تشييع جنازه وي شركت كردند؛ و احمد بن اسماعيل والي اين شهر بر جنازه او نماز گزارد. اهالي روستاهاي موصل نيز از خاك قبر او برميداشتند و به قصد تبرك به خانههاي خود ميبردند.
۲
. ابونصر فتح بن سعيد موصلي (درگذشته ۲۲۰ هجري): ذهبي در تاريخ اسلام خود (ج ۱۵، ۳۳۸-۳۳۹) از وي با نام «فتح موصلي صغير» ياد و اشار كرده است كه او همانند فتح كبير داراي احوال و مقامات بوده است. به نوشته خطيب بغدادي در تاريخ بغداد (ج ۱۴، ص ۳۵۹) او براي ديدن بشر حافي به بغداد رفت و قشيري در رساله خود (ص ۶۷۸) و عطار نيشابوري در تذكرة الاولياء (ص ۳۴۲) نيز از ديدار او با سريّ سقطي سخن گفتهاند.
مرحوم «سعيد الديوهجي»، پژوهشگر بزرگ تاريخ موصل، با استناد به شواهد تاريخي معتقد است كه مدفون در زيارتگاه شيخ فتحي، فتح كبير (فتح بن محمد بن وشاح ازدي) است و البته احتمالاً فتح صغير (فتح بن سعيد موصلي) نيز نزديك وي به خاك سپرده شده است.
در پايان، گفتني است عطار نيشابوري در تذكرة الاولياء (ص ۳۴۳) حكايتي را نقل كرده است مبني بر اينكه فتح موصلي در خواب امام علي (ع) را رؤيت كرد و امام (ع) او را وصيتي كرد. سخن عطار از زبان فتح موصلي چنين است:
اميرالمؤمنين علي عليه السلام را به خواب ديدم. گفتم: «مرا وصيتي كن». گفت: «نديدم نيكوتر از تواضع چيزي و نديدم چيزي كه توانگر كند مرد درويش را، جز اميد ثواب حق». گفتم: «بيفزاي». گفت: «نيكوتر از اين، كبر درويش است بر توانگر از غايت اعتماد كه او دارد بر حق».
آنها پيش از اين نيز در روز دوشنبه هفته گذشته (۱۶ ژوئن ۲۰۱۴ / ۲۶ خرداد ۱۳۹۳)،آرامگاه ابن اثير جَزري مورخ بزرگ مسلمانرا در اين شهر تخريب كردند كه ما در همين پايگاه يادداشتي در اين باره منتشر كرديم.
گروه داعش همچنين اعلام كردهاند كه تصميم دارند ساير زيارتگاههاي موصل از جمله مسجد و زيارتگاه بزرگ حضرت يونس (ع) مهمترين زيارتگاه اين شهر را در آينده نزديك تخريب كنند.
زيارتگاه «شيخ فتحي» در محلهاي به همين نام در غرب شهر موصل قرار دارد. ساختمان آن شامل مقبره كوچكي با گنبد مخروطي تركدار بوده كه قدمت آن از قرن هفتم هجري برآورد شده است.
البته در سالهاي اخير گنبد و ساختمان قديميآن به طور كامل نوسازي شده است. اين مقبره از مهمترين زيارتگاههاي موصل به شمار ميآمده و اهالي اين شهر براي قضاي حوائج و شفاي بيماريهاي خود، در آن نذر و نياز ميكردهاند.
فتح موصلي كيست؟
در منابع تاريخي از دو شخصيت به نام «فتح موصلي» ياد شده كه هر دو زاهد و صوفي بودند و در زمانهاي نزديك به يكديگر در موصل ميزيستند و در منابع تصوّف، احوال و اقوال اين دو با هم آميخته شده است. اين دو عبارتاند از:
۱. فتح بن محمد بن وشاح ازدي موصلي (درگذشته ۱۶۵ يا ۱۷۰ هجري)، كه شمسالدين ذهبي در تاريخ اسلام خود (ج ۱۰، ص ۳۹۱-۳۹۲) از وي با نام «فتح موصلي كبير» ياد كرده و در احوال وي گفته است كه او از خوف خدا بسيار گريه ميكرد و همواره نماز شب ميخواند. اين مورخ از «معافي بن عمران»، از ديگر مشايخ تصوف در موصل نقل كرده است كه او هشتصد شيخ را ديده بود كه عاقلترين آنان فتح موصلي بوده است. صاحب تاريخ موصل (ص ۲۴۶) نيز نقل كرده است كه روزي والي موصل احمد بن اسماعيل بن علي عباسي به در خانه وي آمد تا با او ديدار كند و مبلغ ده هزار درهم به وي بدهد. اما فتح موصلي حاضر به ديدار وي نشد و مبلغ را نيز نپذيرفت. همچنين ذهبي از ابونصر تمّار نقل كرده است كه در روز تشييع جنازه وي هر مسلمان و غير مسلماني در تشييع جنازه وي حاضر شدند.
صاحب تاريخ موصل نيز نوشته است كه در روز وفات فتح، بازارهاي موصل بسته شد و همه مردم با شيون و زاري در تشييع جنازه وي شركت كردند؛ و احمد بن اسماعيل والي اين شهر بر جنازه او نماز گزارد. اهالي روستاهاي موصل نيز از خاك قبر او برميداشتند و به قصد تبرك به خانههاي خود ميبردند.
۲
. ابونصر فتح بن سعيد موصلي (درگذشته ۲۲۰ هجري): ذهبي در تاريخ اسلام خود (ج ۱۵، ۳۳۸-۳۳۹) از وي با نام «فتح موصلي صغير» ياد و اشار كرده است كه او همانند فتح كبير داراي احوال و مقامات بوده است. به نوشته خطيب بغدادي در تاريخ بغداد (ج ۱۴، ص ۳۵۹) او براي ديدن بشر حافي به بغداد رفت و قشيري در رساله خود (ص ۶۷۸) و عطار نيشابوري در تذكرة الاولياء (ص ۳۴۲) نيز از ديدار او با سريّ سقطي سخن گفتهاند.
مرحوم «سعيد الديوهجي»، پژوهشگر بزرگ تاريخ موصل، با استناد به شواهد تاريخي معتقد است كه مدفون در زيارتگاه شيخ فتحي، فتح كبير (فتح بن محمد بن وشاح ازدي) است و البته احتمالاً فتح صغير (فتح بن سعيد موصلي) نيز نزديك وي به خاك سپرده شده است.
در پايان، گفتني است عطار نيشابوري در تذكرة الاولياء (ص ۳۴۳) حكايتي را نقل كرده است مبني بر اينكه فتح موصلي در خواب امام علي (ع) را رؤيت كرد و امام (ع) او را وصيتي كرد. سخن عطار از زبان فتح موصلي چنين است:
اميرالمؤمنين علي عليه السلام را به خواب ديدم. گفتم: «مرا وصيتي كن». گفت: «نديدم نيكوتر از تواضع چيزي و نديدم چيزي كه توانگر كند مرد درويش را، جز اميد ثواب حق». گفتم: «بيفزاي». گفت: «نيكوتر از اين، كبر درويش است بر توانگر از غايت اعتماد كه او دارد بر حق».
ارسال نظر