حجتالاسلام فرجالله هدايتنيا عضو هيات علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه، يادداشتي با عنوان "مزار امامان بقيع از آغاز تا كنون" كه فضاي پيراموني قبور امامان بقيع عليهمالسلام را در چهار دوره با عناوين "مقبره خانوادگي"، "زيارتگاه عمومي"، "گنبد و بارگاه امامان بقيع عليهمالسلام" و "تخريب حرم بقيع" مورد بررسي قرار داده است، در اختيار پايگاه اطلاع رساني حج قرار داد كه متن كامل آن در ادامه آمده است.
قبور امامان بقيع عليهمالسلام از آغاز تا قبل از تخريب آن مسقّف بوده است. محل دفن آنان خانهاى متعلق به عقيل بوده است كه به مرور زمان اين خانه به ساختمان مناسب تبديل شد، سپس در محل همان گنبد و بارگاه بنا شد و در قرون متمادى داراى ضريح، خادم و دربان بوده است و بالاخره در هشتم شوال سال 1344 ه. ق. به وسيله افراطيون وهابي منهدم گرديده است. مطالعات صورت گرفته نشان ميدهد كه بقيع چهار دوره متمايز را تا به امروز پشت سر گذاشته است:
1) مقبره خانوادگي
حرم شريف ائمه بقيع عليهمالسلام قبل از دفن پيكر امام مجتبي عليهالسلام در خارج بقيع و در خانهاي متعلق به عقيل بن ابيطالب قرار گرفته بود و با توسعه بقيع به آن منضمّ شده است. اين مكان شريف مسقّف بوده و مردم آن را به مسجد يا حرم ميشناختند. عبدالعزيز بن زباله مدينهشناس قرن دوم هجري ميگويد:
«دفن العبّاسُ بن عبدالمطّلب عند قبر فاطمة بنت اسد بن هاشم في أوّل مقابر بنيهاشم الّتي في دار عقيل و يقال انّ ذلك المسجد بني قبالة قبره ...». عباس بن عبدالمطلب در اوّل مقابر بنى هاشم و در كنار قبر فاطمه بنت اسد - كه در خانه عقيل قرار گرفته - دفن شده است و مىگويند اين مسجد «حرم» در مقابل قبر عقيل بنا شده است.
متن فوق ميفهماند كه مزار فاطمه بنت اسد در زمان دفن عباس مسقف بوده و در زمان مؤلف آن را مسجد ميگفتند.
2) زيارتگاه عمومي
بر اساس قرائن و شواهد تاريخي، تبديل مقبره خانوادگي به زيارتگاه عمومي در دوران خلافت ابوالعباس سفاح (136- 132) و حداكثر در سالهاي اول خلافت ابو جعفر منصور (139- 137) به وقوع پيوسته است. اين واقعه ممكن است با انگيزه سياسي، توسط خلفاي عباسي و با هدف معرفي انتسابشان به رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) و تقويت و تحكيم زمامداري خويش صورت گرفته باشد؛ يا با انگيزه مذهبي توسط سادات بني الحسن (ع) كه با روي كار آمدن عباسيان آزادي عمل بيشتري يافته بودند.
3) گنبد و بارگاه امامان بقيع (عليهمالسلام)
مرحله سوم از تاريخ قبور مطهر امامان بقيع عليهمالسلام، از قرن پنجم و با ساختن گنبد بر روي قبور آنان آغاز ميگردد. ابن اثير (متوفاى 630 ه. ق.) مورخ معروف در كتاب الكامل خود در بيان حوادث سال 495 ه.ق. مينويسد: «در اين سال منظور بن عمارة حسينى امير مدينه از دنيا رفت و او معمارى را كه از اهالى قم بود و از سوى مجدالملك بلاسانى براى ساختن قبه حسن بن على و عباس عموى پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه به سر مىبرد به قتل رسانيد». مجدالملك در سال 495 به قتل رسيده است و بنابراين مىتوان نتيجه گرفت: پيشينه بارگاه امامان بقيع عليهمالسلام نيز به همين دوران باز ميگردد.
در منابع تاريخي براي حرم بقيع اوصاف متعددي ذكر شده است كه اهمّ آن به شرح زير است:
- حرم بقيع هشت ضلعي بوده است.
- داراي دو در بوده كه يكي از آنها به روي زائرين گشوده ميشد.
- خادماني داشته است.
- داراي ضريح، روپوش، چلچراغ، شمعدان، و فرش بوده است.
- فاقد صحن بوده است.
4) تخريب حرم بقيع
در سال 1344 ه.ق. گروهي افراطي تمامي بناهاي روي قبور بقيع از جمله گنبد و بارگاه امامان معصوم بقيع عليهمالسلام را تخريب و آن را ويران ساختند. بهانه آنان براي اين اقدام وقيحانه، برخي فتاوي بي اساس ابن تيميه (متوفي 728 ه.ق) بوده است. آنان مدعي هستند:
- سفر براي زيارت قبور پيامبران و صالحان حرام است.
- تبرك و توسّل به قبور پيامبران و صالحان حرام است.
- ساختن بنا بر قبور پيامبران و صالحان حرام است.
مطابق باور آنان، هر گونه توسل و تبركجويي به ساحت انبيا و ائمه اطهار عليهمالسلام شرك و از مصاديق بتپرستي است. بر همين اساس، هر كجا بنايي بر قبور انبيا و صلحا بود، تخريب كرده يا بناي تخريب آن را دارند. اين نوشتار كوتاه را با سخن جهانگردي معروف به نام «مستر ريتر» در مشاهداتش از تخريب بقيع به پايان ميبريم:
«چون وارد بقيع شدم، آنجا را همانند شهرى ديدم كه زلزله شديدى در آن به وقوع پيوسته و به ويرانهاى مبدّل ساخته است؛ زيرا در جاى جاى بقيع بجز قطعات سنگ و كلوخ بهم ريخته و خاكها و زبالههاى روى هم انباشته و تيرهاى چوب كهنه و شيشههاى درهم شكسته و آجرها و سيمانهاى تكه تكه شده، چيز ديگرى نمىتوان ديد. فقط در بعضى از رهگذرهاى تنگ اين قبرستان از ميان اين زبالهها راه باريكى براى عابرين باز نمودهاند. و اما آنچه در كنار ديوار غربى بقيع ديدم، تلى بود از تيرهاى قديمى و تختههاى كهنه و سنگها و قطعات آهن روى هم انباشته كه اينها بخشى از زبالهها و بقاياى مصالح ساختمانهاى ويران شدهاى بود كه در كنار هم انباشته بود ولى اين ويرانىها و خرابيها نه در اثر وقوع زلزله و يا حادثه طبيعى، بلكه با عزم و اراده انسانها به وجود آمده است و همه آن گنبد و بارگاههاى زيبا و سفيد رنگ كه نشانگر قبور فرزندان و ياران پيامبر اسلام بود، با خاك يكسان گرديده است».
قبور امامان بقيع عليهمالسلام از آغاز تا قبل از تخريب آن مسقّف بوده است. محل دفن آنان خانهاى متعلق به عقيل بوده است كه به مرور زمان اين خانه به ساختمان مناسب تبديل شد، سپس در محل همان گنبد و بارگاه بنا شد و در قرون متمادى داراى ضريح، خادم و دربان بوده است و بالاخره در هشتم شوال سال 1344 ه. ق. به وسيله افراطيون وهابي منهدم گرديده است. مطالعات صورت گرفته نشان ميدهد كه بقيع چهار دوره متمايز را تا به امروز پشت سر گذاشته است:
1) مقبره خانوادگي
حرم شريف ائمه بقيع عليهمالسلام قبل از دفن پيكر امام مجتبي عليهالسلام در خارج بقيع و در خانهاي متعلق به عقيل بن ابيطالب قرار گرفته بود و با توسعه بقيع به آن منضمّ شده است. اين مكان شريف مسقّف بوده و مردم آن را به مسجد يا حرم ميشناختند. عبدالعزيز بن زباله مدينهشناس قرن دوم هجري ميگويد:
«دفن العبّاسُ بن عبدالمطّلب عند قبر فاطمة بنت اسد بن هاشم في أوّل مقابر بنيهاشم الّتي في دار عقيل و يقال انّ ذلك المسجد بني قبالة قبره ...». عباس بن عبدالمطلب در اوّل مقابر بنى هاشم و در كنار قبر فاطمه بنت اسد - كه در خانه عقيل قرار گرفته - دفن شده است و مىگويند اين مسجد «حرم» در مقابل قبر عقيل بنا شده است.
متن فوق ميفهماند كه مزار فاطمه بنت اسد در زمان دفن عباس مسقف بوده و در زمان مؤلف آن را مسجد ميگفتند.
2) زيارتگاه عمومي
بر اساس قرائن و شواهد تاريخي، تبديل مقبره خانوادگي به زيارتگاه عمومي در دوران خلافت ابوالعباس سفاح (136- 132) و حداكثر در سالهاي اول خلافت ابو جعفر منصور (139- 137) به وقوع پيوسته است. اين واقعه ممكن است با انگيزه سياسي، توسط خلفاي عباسي و با هدف معرفي انتسابشان به رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) و تقويت و تحكيم زمامداري خويش صورت گرفته باشد؛ يا با انگيزه مذهبي توسط سادات بني الحسن (ع) كه با روي كار آمدن عباسيان آزادي عمل بيشتري يافته بودند.
3) گنبد و بارگاه امامان بقيع (عليهمالسلام)
مرحله سوم از تاريخ قبور مطهر امامان بقيع عليهمالسلام، از قرن پنجم و با ساختن گنبد بر روي قبور آنان آغاز ميگردد. ابن اثير (متوفاى 630 ه. ق.) مورخ معروف در كتاب الكامل خود در بيان حوادث سال 495 ه.ق. مينويسد: «در اين سال منظور بن عمارة حسينى امير مدينه از دنيا رفت و او معمارى را كه از اهالى قم بود و از سوى مجدالملك بلاسانى براى ساختن قبه حسن بن على و عباس عموى پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه به سر مىبرد به قتل رسانيد». مجدالملك در سال 495 به قتل رسيده است و بنابراين مىتوان نتيجه گرفت: پيشينه بارگاه امامان بقيع عليهمالسلام نيز به همين دوران باز ميگردد.
در منابع تاريخي براي حرم بقيع اوصاف متعددي ذكر شده است كه اهمّ آن به شرح زير است:
- حرم بقيع هشت ضلعي بوده است.
- داراي دو در بوده كه يكي از آنها به روي زائرين گشوده ميشد.
- خادماني داشته است.
- داراي ضريح، روپوش، چلچراغ، شمعدان، و فرش بوده است.
- فاقد صحن بوده است.
4) تخريب حرم بقيع
در سال 1344 ه.ق. گروهي افراطي تمامي بناهاي روي قبور بقيع از جمله گنبد و بارگاه امامان معصوم بقيع عليهمالسلام را تخريب و آن را ويران ساختند. بهانه آنان براي اين اقدام وقيحانه، برخي فتاوي بي اساس ابن تيميه (متوفي 728 ه.ق) بوده است. آنان مدعي هستند:
- سفر براي زيارت قبور پيامبران و صالحان حرام است.
- تبرك و توسّل به قبور پيامبران و صالحان حرام است.
- ساختن بنا بر قبور پيامبران و صالحان حرام است.
مطابق باور آنان، هر گونه توسل و تبركجويي به ساحت انبيا و ائمه اطهار عليهمالسلام شرك و از مصاديق بتپرستي است. بر همين اساس، هر كجا بنايي بر قبور انبيا و صلحا بود، تخريب كرده يا بناي تخريب آن را دارند. اين نوشتار كوتاه را با سخن جهانگردي معروف به نام «مستر ريتر» در مشاهداتش از تخريب بقيع به پايان ميبريم:
«چون وارد بقيع شدم، آنجا را همانند شهرى ديدم كه زلزله شديدى در آن به وقوع پيوسته و به ويرانهاى مبدّل ساخته است؛ زيرا در جاى جاى بقيع بجز قطعات سنگ و كلوخ بهم ريخته و خاكها و زبالههاى روى هم انباشته و تيرهاى چوب كهنه و شيشههاى درهم شكسته و آجرها و سيمانهاى تكه تكه شده، چيز ديگرى نمىتوان ديد. فقط در بعضى از رهگذرهاى تنگ اين قبرستان از ميان اين زبالهها راه باريكى براى عابرين باز نمودهاند. و اما آنچه در كنار ديوار غربى بقيع ديدم، تلى بود از تيرهاى قديمى و تختههاى كهنه و سنگها و قطعات آهن روى هم انباشته كه اينها بخشى از زبالهها و بقاياى مصالح ساختمانهاى ويران شدهاى بود كه در كنار هم انباشته بود ولى اين ويرانىها و خرابيها نه در اثر وقوع زلزله و يا حادثه طبيعى، بلكه با عزم و اراده انسانها به وجود آمده است و همه آن گنبد و بارگاههاى زيبا و سفيد رنگ كه نشانگر قبور فرزندان و ياران پيامبر اسلام بود، با خاك يكسان گرديده است».
ارسال نظر