به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج ، مسلمانان شهر کوالالامپور پس از شنیدن صدای اذان از گلدسته های مساجد این شهر که به وضوح در داخل خانه ها نیز راه می یابد به سرعت خود را به نزدیک ترین مسجد محل می رسانند تا به اقامه نماز جماعت بپردازند.

بزرگ‏ترین مسجد جهان با مناره‏های بی‏مانند در اطراف کوالالامپور ساخته شده است و این مکان درطول شبانه روز پذیرای نمازگزاران برای اقامه نماز در پنج نوبت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا است.

مسلمانان این کشور «درست کردار و نیکو رفتارند و نسبت به دیگر گروه‏های مسلمان با عزّت و احساس برجسته‏ای زندگی می‏کنند. گروه‏های مذهبی در نهایت صلح و صفا در کنار هم و با هم زندگی می کنند و در مجموع مسلمان بودن در مالزی با نوعی افتخار و عزّت نفس توأم است.

طبق قانون اساسی مالزی، اسلام دین رسمی کشور است ولی افراد در انتخاب دین و انجام مراسم دینی آزاد هستند و حتی پیروان سایر ادیان اجازه تبلیغ اعتقادات دینی خود را در میان هم‏دینان خود دارند.

پادشاه، نخست وزیر و حاکمان ایالات مالزی باید مسلمان باشند ولی اعضای کابینه لزوما پیروان اسلام نبوده و می‏توانند از میان اقلیت‏های غیرمسلمان باشند.

مسلمانان مالزی انسان های آرام و متدین هستند و با خوشرویی با یکدیگر برخورد می کنند. با این حال

اسلام در مالزی افت و خیزهای تاریخی چون جنگ، خونریزی و یا قحطی را تجربه نکرده است. دینی است که با صلح وارد این سرزمین شده و با صلح به حیات خود ادامه داده است.

طبق آمار، پیروان چهار دین اسلام (٪4/60جمعیت)، بودائیسم (٪2/19جمعیت)، مسیحیت (٪1/9بیشتر در شرق مالزی) و هندوئیسم (٪3/6) در این کشور زندگی می کنند.

اسلام در این سرزمین به صورت مسالمت‏آمیز و از راه‏های مهاجرت، تجارت و دعوت راه یافت و مهم‏ترین و اصلی‏ترین قوم آن یعنی مالایو را به خود جذب کرد و کم‏کم جزو جدایی‏ناپذیر از اندیشه، فرهنگ و حیات اجتماعی آنان شد.

این کشور به عنوان یکی از کشورهای معروف و پیشرفته اسلامی، در دهه‏های اخیر شهرت یافته و به عنوان پیشرفته ‏ترین و مرفه‏ ترین کشور اسلامی‏ شناخته شده است که توسعه نسبتا متوازن و پایدار را تجربه می‏کند.

چهار گروه عمده نژادی و قومی شامل ارانگ اصلی، مالایو، چینی و شبه قاره‏ای «هند» در این کشور زندگی می کنند.

قوم مالایو که بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‏دهند و به لحاظ سیاسی مهم‏ترین قوم کشور شمرده می‏شوند، قویا به اسلام معتقد و دارای فرهنگ و زبان و دین مشترک هستند.

در حوزه جنوب شرق آسیا، ورود اسلام مساوی پیشرفت روزافزون مردم، رهایی از دام انواع باورهای خرافی و تفرقه‏انگیز، کسب هویت ملی و همبستگی عمیق و فرهنگی ـ عاطفی مردم و پیوستن آنان به جهان اسلام همراه بوده است.

اسلام در قرون‏ دوم و سوم هجری وارد این خطه شد و از قرن پانزدهم میلادی یا نهم هجری به بعد گسترش یافت.

در خلال این سال ها اسلام به تدریج همه مردم مالزی را به خود جذب کرد اما از آن‏جا که این ناحیه همواره در معرض هجوم مهاجران و ورود اقوام چینی، هندی و دیگران بود، اقلیت‏های جدید بودایی، هندویی و در سال های استعمار، مسیحی در آن پدید آمد و به تدریج بخشی از ساکنان آن سرزمین را به خود اختصاص داد.

در زمان حاضر با وجود همه این مسایل، پیروان دین اسلام همچنان در این کشور در اکثریت قرار داشته بطوری که بیش از 60 درصد از جمعیت 28 میلیونی این کشور که از نژاد مالایی هستند به اسلام اعتقاد دارند.

در این کشور رعایت حجاب اسلامی از سوی زنان مسلمان بسیار چشمگیر است و این تنها حجاب نیست بلکه سایر شعایر اسلامی که در ارتباط با زندگی خصوصی و خانوادگی افراد است، نفوذ عمیق و فراگیر خود را در زندگی مالایو و به طور کلی مسلمانان مالزی تثبیت کرده است.

در این کشور، ضمن رعایت حجاب «لباس‏ها بسیار ساده است. مسلمانان در مصرف زیور آلات و تزئینات بسیار قانع و کم‏خرج‏اند حتی افرادی که مشاغل سیاسی ـ علمی برجسته‏ای دارند به خصوص در ماه رمضان، ساده و بی‏آلایش غذای خود را به همراه برده و با ندای ملکوتی اذان افطار می‏کنند.

شعایر اسلامی مربوط به تولد فرزند، ازدواج، طلاق و مرگ کاملاً در جامعه اسلامی مالزی حاکم است و خارج از آموزه‏های اسلامی و صبغه دینی مفهوم و آدابی برای آنها متصور نیست.

حساسیت نسبت به سرنوشت سایر مسلمانان جلوه دیگر از فرهنگ اسلامی و نفوذ اسلام در میان مردم این کشور است.